Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (994 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Ich möchte einen Sitzplatz reservieren. U من می خواهم یک نشیمنگاه رزرو بکنم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Brauche ich eine Reservierung? U باید رزرو بکنم؟
Ich möchte zwei Sitzplätze. U من دو تا نشیمنگاه می خواهم.
Ich möchte mich beschweren. U من می خواهم شکایت بکنم.
Ich möchte meine Reservierung stornieren. U من می خواهم رزروم را لغو بکنم.
Ich möchte meine Internt Wertkarte wiederaufladen. U کارت اینترنتی ام را می خواهم دوباره شارژ بکنم.
Ich möchte ein Zimmer für drei Nächte reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای سه شب رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für morgen reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای فردا رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für den einundzwanzigsten Juni reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای ۲۱ ژوین رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für eine Person [zwei Personen] reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای یک نفر [دو نفر] رزرو کنم.
Ich werde dazu ein Cisco-Ticket eröffnen und im Laufe des Tages eine Statusrückmeldung dazu geben. U من یک سیسکو تیکت باز خواهم کرد و در طول روز وضعیت آن را هم اعلام خواهم کرد.
Sitzplatz {m} U نشیمنگاه
Brille {f} U نشیمنگاه مستراح فرنگی
Gestatten Sie mir eine Frage? U اجازه می دهید یک سئوال بکنم؟
Ich bin froh, dass ich helfen konnte. U خوشحالم که تونستم کمکی بکنم.
Ich kann wirklich nichts dafür. <idiom> U من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
Kann ich Sie darauf festnageln? U شما را به این متعهد بکنم؟
Toilette {f} U نشیمنگاه توالت و دستشویی وآرایش گاه
Kann ich später auschecken? U می توانم بعدا تصفیه حساب بکنم؟
Ich wäre auch von allein darauf gekommen. U من خودم تنهایی می توانستم فکرش را بکنم.
Mir sind die Hände gebunden. <idiom> U نمی توانم [کاری] کمکی بکنم.
Ich muss heute studieren. من امروز باید درس بخوانم. [مطالعه بکنم]
Wie kann ich das Zimmer kühler [wärmer] machen? U چطور می توانم اتاق را سردتر [گرمتر] بکنم؟
Ich kann damit nichts anfangen. U من نمی دونم باهاش چه کار باید بکنم.
Ich gedenke nicht, je wieder mit ihr zu arbeiten. U من تصور نمی کنم با او [زن] دوباره کار بکنم.
Bestellung {f} U رزرو
Buchung {f} U رزرو
Reservierung {f} U رزرو
Ich muss zugeben, von Computern verstehe ich nichts. U من باید اعتراف بکنم که از رایانه چیزی نمی فهمم.
Darf ich mich auf Sie berufen? U اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
Das muss ich rot anstreichen. U من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
Buchungsmaschine {f} U دستگاه رزرو جا
Buchungsbeleg {m} U قبض رزرو جا
Platzkarte {f} U بلیط رزرو جا
Buchungsfehler {m} U اشتباه در رزرو جا
Buchungsnummer {f} U شماره رزرو جا
Ich muss gestehen, dass ich gegen ihn irgendwie voreingenommen bin. U من باید اعتراف بکنم که تا حدی تمایل به تنفر از او [مرد] را دارم.
Er lässt mich die ganze schwere Arbeit allein machen. U او [مرد] میگذارد که من تمام کار سخت را خودم تنهایی بکنم.
etwas [Akkusativ] buchen U چیزی را رزرو کردن
etwas [Akkusativ] bestellen U چیزی را رزرو کردن
Ich habe eine Reservierung. U من رزرو کردم. [هتل]
etwas [Akkusativ] vorbestellen U چیزی را رزرو کردن
einen Flug buchen U یک پرواز رزرو کردن
etwas [Akkusativ] reservieren U چیزی را رزرو کردن
Buchung {f} U رزرو جا [در اتومبیل ، کشتی و غیره]
Kostet das eine Gebühr? U جریمه دارد؟ [لغو رزرو]
Was ist die Stornierungsbedingung? U شرط ابطال [رزرو] چه است؟
Haben Sie die Reservierung gefunden? U رزرو را [ در فهرست ] پیدا کردید؟
Ich möchte ein wenig ausholen und erläutern wie ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
Ich kann mir nicht vorstellen, dass er mit dieser Arbeit zurechtkommt. U من نمی توانم در ذهنم مجسم بکنم که او [مرد] ازعهده این کار بر آید.
Die Reservierung ist für den vierzehnten August. U رزرو برای چهاردهم اوت است.
Ich möchte ein Zimmer für eine Nacht reservieren. U من میخواهم یک اتاق برای یک شب رزرو کنم.
Die Reservierung ist für Montag nächster Woche. U رزرو برای دوشنبه هفته آینده است.
ausgebucht U همه اتاقها رزرو شده اند [در هتل]
Reserviert U رزرو شده [علامت روی میز رستوران]
Ich möchte etwas zum Essen. من غذا می خواهم.
Ich möchte einen Liegewagenplatz. U من یک تختک می خواهم.
Können Sie bitte mein nächstes Hotel anrufen zum Reservieren? U می توانید شما به هتل بعدی من برای رزرو زنگ بزنید؟
Stammtisch U میز رزرو شده مهمانهایی که مرتب به رستوران می آیند [علامت]
Kann ich mit einer Kreditkarte reservieren, und mit Bargeld bezahlen? U میتوانم با کارت اعتبار رزرو و با پول نقد پرداخت کنم؟
Ich möchte ein Einzelzimmer. U من یک اتاق یک نفره می خواهم.
Ich möchte ein Doppelzimmer. U من یک اتاق دو نفره می خواهم.
Ich möchte noch eine Nacht bleiben. U من یک شب دیگر می خواهم بمانم.
Ich möchte gerne zu Herrn ... U من می خواهم آقای ... را ببینم.
Ich möchte ein Zweibett-Schlafabteil. U من یک واگن با دو تختخواب می خواهم.
Ich möchte nach Schiraz. U من می خواهم به شیراز بروم.
Ich brauche Benzin. U می خواهم بنزین بزنم.
Zuerst möchte ich sagen, dass ... U نخستین همه می خواهم بگویم که ...
Nichts für ungut! U نمی خواهم توهین کنم!
Ich möchte gerne zu Herrn ... U من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
Ich gehe der Sache nach. U من موضوع را دنبال خواهم کرد.
Ich möchte meine Reservierung bestätigen. U من می خواهم رزروم را تایید کنم.
Ich möchte meine Reservierung ändern. U من می خواهم رزروم را تغییر بدهم.
Ich möchte einen Schlafwagenplatz. U من یک جا در واگن تختخواب دار می خواهم.
Ich möchte einen Sitzplatz am Gang. U من یک صندلی نزدیک به راهرو می خواهم.
Ich möchte ein Auto mieten. U من یک خودرو می خواهم کرایه کنم.
Ich möchte ein Zimmer für drei Personen. U من یک اتاق برای سه نفر می خواهم.
Ich möchte einen Sitzplatz am Fenster. U من یک صندلی کنار پنجره می خواهم.
Ich muss gestehen, ich besuche meine Eltern nicht so oft wie ich sollte. U من اعتراف می کنم که من پدر و مادرم را به اندازه ای که باید دیدار بکنم نمی کنم.
Ich mache das schon. U من این کار را انجام خواهم داد.
Ich will Sie nicht länger aufhalten. U نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
Ich werde es mir überlegen. U در این خصوص فکر خواهم کرد.
Ich möchte mich ausziehen. U من می خواهم [لخت بشوم] لباسهایم را در بیاورم.
Ich werde dir zuliebe darauf verzichten. U من بخاطر تواز آن دست خواهم برداشت.
Lassen Sie sich nicht abhalten! U نمی خواهم مزاحم شما باشم!
Ich werde einen Prozess anstrengen. U من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
Ich möchte mein eigenes Zuhause haben. U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
Eine Fahrkarte nach Abadan. U یک بلیط [قطار یا اتوبوس] به آبادان می خواهم.
Ich will mich dazu nicht äußern. U من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
Ich möchte mir alte Münzen ansehen. U من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
Rufen Sie bitte ein anderes Hotel? U می توانید شما به یک هتل دیگر زنگ بزنید؟ [اگر همه اتاقها رزرو شده اند]
Sie hat zugesagt, mich am Freitag zu vertreten, aber ich würde den Bogen überspannen, wenn ich sie bitte, das auch am Samstag zu tun. U او [زن] موافقت کرد روز جمعه جاینشین من باشد اما من شورش را در می آوردم اگر از او [زن] درخواست بکنم که شنبه هم جاینشین من بشود.
Sie müssen mich anhören. U شما باید به من گوش بکنید [ببینید چی می خواهم بگویم] .
Wenn ich nur daran denke, kommt es mir schon hoch! U وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
Ich möchte morgen früh [mittag, abend] um ... Uhr abfahren. U من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
Ich brauche bleifrei [Normal, Super, Diesel] . U بنزین بدون سرب [معمولی. سوپر. دیزل] می خواهم بزنم.
Ich werde ihn morgen anrufen - oder nein, ich versuch's gleich. U من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
Eines Tages möchte ich ein Pferd haben, das ganz mir gehört. U روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
A- Du meinst ich sollte zwei Tage für die Prüfung üben, um sie zu bestehen. Ich werde drei Tage dafür üben. B- Dann, nur zu! U الف - منظورت اینست که من باید دو روز تمرین کنم تا امتحان را قبول بشوم. من سه روز تمرین خواهم کرد. ب - خوب پس خدا بیشتر قدرت بده!
Recent search history Forum search
1چطور می توانم واژه ها را تایید confirm بکنم؟
2ich habe gesorgt ich werde gesorgt haben was bedeutet
1präposition
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com